زناشویی

چرا در روابط عاشقانه گاهی به طور ناخودآگاه آسیب می‌زنیم؟

بهبود روابط زناشویی روابط عاشقانه، زیباترین و در عین حال پیچیده‌ترین تجربه‌های انسانی هستند. همه ما به دنبال عشق و صمیمیت هستیم، اما گاهی اوقات، ناخواسته به شریک زندگی خود آسیب می‌زنیم. این آسیب‌ها می‌توانند ناشی از الگوهای رفتاری ناخودآگاه، ترس‌ها و ناامنی‌های پنهان، یا حتی سوءتفاهم‌های ساده باشند. اما چرا این اتفاق می‌افتد؟ در این مقاله، به 15 نکته کلیدی می‌پردازیم که می‌توانند توضیح دهند چرا گاهی ناخواسته به کسی که دوستش داریم، آسیب می‌زنیم:

  • ترس از صمیمیت:

    شاید عجیب به نظر برسد، اما ترس از صمیمیت عمیق و آسیب‌پذیری می‌تواند باعث شود که ناخودآگاه شریک خود را پس بزنیم.
  • الگوهای ارتباطی ناسالم آموخته شده در کودکی:

    نحوه برقراری ارتباط با دیگران را از خانواده خود یاد می‌گیریم. اگر در کودکی شاهد الگوهای ناسالم بوده‌ایم، ممکن است ناخودآگاه آنها را در روابط خود تکرار کنیم.
  • ناامنی و کمبود اعتماد به نفس:

    وقتی نسبت به خودمان احساس خوبی نداریم، ممکن است به تایید و توجه بیش از حد از طرف شریکمان وابسته شویم و او را تحت فشار قرار دهیم.
  • گذشته دردناک و تجربه‌های آسیب‌زا:

    تجربه‌های تلخ گذشته می‌توانند سایه‌ای بر روابط فعلی ما بیاندازند و باعث شوند که به شریک خود بی‌اعتماد باشیم یا او را بی‌دلیل متهم کنیم.
  • نیاز به کنترل:

    گاهی اوقات، نیاز به کنترل کردن همه چیز ناشی از ترس از دست دادن یا آسیب دیدن است. این نیاز می‌تواند باعث شود که به شریک خود آزادی عمل ندهیم و او را خفه کنیم.
  • عدم توانایی در بیان احساسات به طور صحیح:

    اگر نتوانیم احساسات خود را به طور واضح و سازنده بیان کنیم، ممکن است خشم و ناراحتی خود را به شکل پرخاشگری یا سکوت نشان دهیم.
  • انتظارات غیرواقعی از رابطه:

    اگر انتظار داشته باشیم که رابطه ما کامل و بی‌نقص باشد، حتماً ناامید خواهیم شد. این ناامیدی می‌تواند باعث شود که نسبت به شریک خود بی‌انصاف باشیم.
  • تلاش برای تغییر دادن شریک زندگی:

    هیچ کس دوست ندارد تغییر کند. تلاش برای تغییر دادن شریک زندگی، نشان دهنده عدم پذیرش او به عنوان یک فرد است و باعث رنجش و دوری می‌شود.
  • نادیده گرفتن نیازهای شریک زندگی:

    اگر فقط به نیازهای خودمان توجه کنیم و نیازهای شریک زندگی‌مان را نادیده بگیریم، او احساس می‌کند که دیده نمی‌شود و اهمیت ندارد.
  • انتقاد بیش از حد:

    انتقاد سازنده می‌تواند مفید باشد، اما انتقاد مداوم و بی‌رحمانه، اعتماد به نفس شریک زندگی را از بین می‌برد و باعث می‌شود که احساس ناامیدی و بی‌ارزشی کند.
  • مقایسه رابطه خود با روابط دیگران:

    مقایسه، دزد شادی است. مقایسه رابطه خود با دیگران، باعث می‌شود که از داشته‌های خود قدردانی نکنیم و همیشه به دنبال چیز بهتری باشیم.
  • عدم وجود مرزهای سالم:

    مرزهای سالم در یک رابطه، به هر دو طرف اجازه می‌دهد که فردیت خود را حفظ کنند و در عین حال به یکدیگر نزدیک باشند. نبود مرزهای سالم می‌تواند منجر به وابستگی ناسالم و خفگی شود.
  • عدم مسئولیت‌پذیری در قبال رفتارها:

    همه ما اشتباه می‌کنیم. اما مهم این است که اشتباهات خود را بپذیریم و مسئولیت آنها را بر عهده بگیریم. عدم مسئولیت‌پذیری باعث می‌شود که شریک زندگی احساس کند که حرف‌های او اهمیتی ندارد.
  • عدم برقراری ارتباط موثر:

    ارتباط موثر، کلید یک رابطه سالم است. این شامل گوش دادن فعال، همدلی و بیان نیازها و خواسته‌ها به طور واضح و محترمانه است.

ازدواج - رابطه زناشویی با همسر -شناخت مردان و زنان - عشق محبت، علاقه - روانشناسی مهارت های ارتباطی دختران و پسران

  • سوء بهره‌گیری از قدرت:

    قدرت می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد – مالی، عاطفی، فیزیکی. سوء بهره‌گیری از هر نوع قدرتی در یک رابطه صمیمانه، به طور قابل توجهی به طرف مقابل آسیب می‌رساند.

شناخت این الگوها، اولین قدم برای تغییر است. با آگاهی از این مسائل، می‌توانیم تلاش کنیم تا روابط سالم‌تر و رضایت‌بخش‌تری داشته باشیم. به یاد داشته باشیم که عشق، نیازمند تلاش، صبر و تعهد است. با کار کردن بر روی خود و الگوهای رفتاری‌مان، می‌توانیم روابطی ایجاد کنیم که بر پایه احترام، اعتماد و صمیمیت بنا شده‌اند.

چرا در روابط عاشقانه گاهی ناخودآگاه آسیب می‌زنیم؟

۱. الگوهای رفتاری آموخته شده در کودکی

بسیاری از الگوهای رفتاری ما در کودکی شکل می‌گیرند. اگر در خانواده‌ای بزرگ شده باشید که شاهد خشونت کلامی یا بی‌توجهی بوده‌اید، ممکن است ناخودآگاه این الگوها را در روابط عاشقانه خود تکرار کنید. این الگوها می‌توانند شامل انتقاد دائمی، تحقیر، یا نادیده گرفتن نیازهای شریک زندگی باشند. این رفتارها لزوما به قصد آسیب زدن نیستند، بلکه تکرار ناخودآگاه تجربیات گذشته هستند. مثلا فردی که در کودکی مورد بی‌توجهی عاطفی قرار گرفته است، ممکن است در بزرگسالی به شدت نیازمند تایید و توجه باشد و این نیاز را به شکلی ناسالم و با رفتارهای آزاردهنده ابراز کند. مهمترین نکته این است که مسئولیت رفتارهای خود را بپذیرید و برای بهبود آنها تلاش کنید.

۲. ترس از صمیمیت و آسیب‌پذیری

برخی افراد به دلیل ترس از صمیمیت و آسیب‌پذیری، ناخودآگاه رفتارهایی از خود نشان می‌دهند که رابطه را تخریب می‌کند.این ترس می‌تواند ناشی از تجربیات دردناک گذشته باشد.آنها ممکن است با فاصله گرفتن عاطفی، انتقاد کردن مداوم، یا ایجاد درگیری‌های بی‌دلیل، از ایجاد صمیمیت عمیق‌تر جلوگیری کنند.این رفتارها در واقع یک مکانیسم دفاعی برای محافظت از خود در برابر آسیب احتمالی هستند.ترس از صمیمیت می‌تواند به شکل‌های مختلفی بروز کند، از جمله: اجتناب از گفتگوهای عمیق، مخفی کردن احساسات، یا تلاش برای کنترل شریک زندگی.این افراد معمولا از اینکه به کسی نزدیک شوند و به او اعتماد کنند، می‌ترسند.

آنها نگران هستند که اگر آسیب‌پذیر باشند، مورد سوء استفاده قرار بگیرند یا طرد شوند.

برای غلبه بر ترس از صمیمیت، لازم است که به تجربیات گذشته خود نگاهی دقیق‌تر بیندازید و الگوهای رفتاری خود را شناسایی کنید.در ضمن، باید به خودتان اجازه دهید آسیب‌پذیر باشید و به شریک زندگی‌تان اعتماد کنید.البته این اعتماد باید به تدریج و با احتیاط ایجاد شود.

۳. نیازهای برآورده نشده

وقتی نیازهای عاطفی یا روانی ما در یک رابطه برآورده نمی‌شوند، ممکن است به طور ناخودآگاه به شریک زندگی خود آسیب بزنیم.این نیازها می‌تواند شامل نیاز به توجه، قدردانی، یا امنیت باشد.ازدواج - رابطه زناشویی با همسر -شناخت مردان و زنان - عشق محبت، علاقه - روانشناسی مهارت های ارتباطی دختران و پسران فردی که احساس می‌کند نادیده گرفته می‌شود یا مورد قدردانی قرار نمی‌گیرد، ممکن است با انتقاد کردن، قهر کردن، یا ایجاد حسادت در شریک زندگی خود، سعی کند توجه او را جلب کند.این رفتارها معمولا نتیجه یک تلاش ناامیدانه برای برآورده کردن نیازهای برآورده نشده است، اما منجر به آسیب رساندن به رابطه می‌شود.شناسایی نیازهای برآورده نشده و صحبت کردن با صداقت با شریک زندگی در مورد آنها، می‌تواند به حل این مشکل کمک کند.

اگر احساس می‌کنید که نیازهای شما در رابطه برآورده نمی‌شوند، سعی کنید به جای انتقاد کردن یا قهر کردن، به طور مستقیم و محترمانه با شریک زندگی خود در مورد آن صحبت کنید.بیان کنید که چه احساسی دارید و چه انتظاراتی از او دارید.مثلا می‌توانید بگویید: “وقتی من را تحسین نمی‌کنی، احساس می‌کنم نادیده گرفته شده‌ام و دوست دارم بیشتر از من تعریف کنی.” در ضمن، باید به نیازهای شریک زندگی خود نیز توجه کنید و سعی کنید آنها را برآورده کنید.یک رابطه سالم، رابطه‌ای است که در آن هر دو طرف احساس ارزشمندی و قدردانی کنند.

۴. عدم آگاهی از تاثیر رفتارها

گاهی اوقات افراد به دلیل عدم آگاهی از تاثیر رفتارهایشان، به طور ناخودآگاه به شریک زندگی خود آسیب می‌زنند.آنها ممکن است متوجه نباشند که حرف‌ها یا اعمالشان چقدر آزاردهنده است.این افراد معمولا قصد بدی ندارند، اما به دلیل نداشتن مهارت‌های ارتباطی کافی، نمی‌توانند احساسات و نیازهای شریک زندگی خود را درک کنند.افزایش آگاهی از خود و یادگیری مهارت‌های ارتباطی موثر، می‌تواند به جلوگیری از این نوع آسیب‌ها کمک کند.مطالعه کتاب‌ها، شرکت در کارگاه‌های آموزشی، یا مشاوره با یک درمانگر می‌تواند در این زمینه مفید باشد.مثلا فردی که عادت دارد دائماً انتقاد کند، ممکن است متوجه نباشد که این رفتار چقدر برای شریک زندگی‌اش آزاردهنده است.

او ممکن است فکر کند که فقط قصد کمک کردن دارد، اما در واقع دارد اعتماد به نفس شریک زندگی‌اش را از بین می‌برد.

در چنین مواردی، باید شریک زندگی به طور مستقیم و محترمانه به او بازخورد بدهد و تاثیر رفتارش را بر خودش توضیح دهد.در ضمن، فرد منتقد باید تلاش کند تا یاد بگیرد که چگونه انتقادات خود را به شکلی سازنده و مثبت بیان کند.

۵. الگوهای ارتباطی ناسالم

الگوهای ارتباطی ناسالم مانند سرزنش، تحقیر، یا اجتناب از گفتگو، می‌تواند به مرور زمان به رابطه آسیب بزند.این الگوها مانع از برقراری ارتباط موثر و حل مشکلات می‌شوند.مثلا زوجی که به جای صحبت کردن در مورد مشکلاتشان، از یکدیگر قهر می‌کنند، در واقع دارند از حل مسئله فرار می‌کنند و به رابطه خود آسیب می‌زنند.تغییر الگوهای ارتباطی ناسالم نیازمند تلاش و آگاهی هر دو طرف است.یادگیری مهارت‌های ارتباطی موثر، مانند گوش دادن فعال، ابراز همدلی، و بیان احساسات به شکل سازنده، می‌تواند به بهبود رابطه کمک کند.یکی از الگوهای ارتباطی ناسالم رایج، “بازی قدرت” است.

در این الگو، یکی از طرفین سعی می‌کند با کنترل کردن، تهدید کردن، یا دستکاری کردن، بر دیگری مسلط شود.این الگو معمولا ریشه در ناامنی و ترس دارد و منجر به ایجاد احساس نارضایتی و خشم در هر دو طرف می‌شود.برای شکستن این الگو، لازم است که هر دو طرف به طور مساوی در رابطه مشارکت کنند و به حقوق و نیازهای یکدیگر احترام بگذارند.در ضمن، باید یاد بگیرید چگونه به طور قاطعانه و در عین حال محترمانه، از حقوق خود دفاع کنید و در برابر رفتارهای سلطه‌جویانه مقاومت کنید.

۶. استرس و فشارهای زندگی

استرس و فشارهای زندگی مانند مشکلات مالی، شغلی، یا خانوادگی، می‌تواند باعث شود افراد به طور ناخودآگاه به شریک زندگی خود آسیب بزنند.وقتی تحت فشار هستیم، ممکن است تحریک‌پذیرتر، خسته‌تر، و بی‌حوصله‌تر شویم.این شرایط می‌تواند منجر به افزایش درگیری‌ها، کاهش صمیمیت، و نادیده گرفتن نیازهای شریک زندگی شود.مدیریت استرس و پیدا کردن راه‌های سالم برای مقابله با آن، می‌تواند به حفظ سلامت رابطه کمک کند.مثلا فردی که به دلیل مشکلات مالی تحت فشار است، ممکن است به شدت عصبی و تحریک‌پذیر شود و این عصبانیت را بر سر شریک زندگی‌اش خالی کند.

او ممکن است ناخودآگاه رفتارهایی از خود نشان دهد که باعث ناراحتی و دلخوری شریک زندگی‌اش شود.

در چنین شرایطی، باید هر دو طرف با یکدیگر همدلی کنند و سعی کنند به یکدیگر کمک کنند تا با استرس مقابله کنند.در ضمن، باید زمانی را برای استراحت و تجدید قوا اختصاص دهید و از انجام فعالیت‌هایی که به شما آرامش می‌دهند، لذت ببرید.

۷. انتظارات غیرواقعی

انتظارات غیرواقعی از رابطه یا شریک زندگی، می‌تواند منجر به ناامیدی و نارضایتی شود و به رابطه آسیب بزند.هیچ کس کامل نیست و هیچ رابطه‌ای بدون مشکل نیست.اگر انتظار داشته باشید که شریک زندگی‌تان همیشه شاد، حمایت‌کننده، و بی‌نقص باشد، ناگزیر ناامید خواهید شد.پذیرش نقص‌ها و محدودیت‌های یکدیگر، برای داشتن یک رابطه سالم و پایدار ضروری است.مثلا فردی که انتظار دارد شریک زندگی‌اش همیشه بتواند ذهن او را بخواند و نیازهایش را بدون اینکه آنها را بیان کند، برآورده کند، در واقع دارد انتظارات غیرواقعی از او دارد.

این فرد ممکن است وقتی شریک زندگی‌اش نتواند این انتظارات را برآورده کند، احساس ناامیدی و خشم کند و شروع به انتقاد کردن از او کند.

برای جلوگیری از این مشکل، باید انتظارات خود را بررسی کنید و ببینید آیا واقع‌بینانه هستند یا خیر.در ضمن، باید به طور مستقیم و با صداقت با شریک زندگی خود در مورد نیازها و انتظارات خود صحبت کنید.

۸. حسادت و عدم اعتماد

حسادت و عدم اعتماد، دو عامل مخرب در روابط عاشقانه هستند که می‌توانند منجر به آسیب‌های جدی شوند.حسادت معمولا ناشی از ناامنی و ترس از دست دادن است.فردی که حسود است، ممکن است به طور مداوم شریک زندگی خود را کنترل کند، او را متهم به خیانت کند، یا به حریم خصوصی او تجاوز کند.این رفتارها می‌توانند به رابطه آسیب بزنند و اعتماد را از بین ببرند.غلبه بر حسادت و ایجاد اعتماد، نیازمند تلاش هر دو طرف است.فرد حسود باید سعی کند تا ناامنی‌های خود را شناسایی کرده و روی افزایش اعتماد به نفس خود کار کند.

در ضمن، شریک زندگی باید سعی کند تا با رفتارهای خود، به او اطمینان خاطر دهد و احساس امنیت را در او تقویت کند.مثلا اگر شریک زندگی شما به دلیل تجربیات گذشته‌اش، اعتماد به نفس پایینی دارد، می‌توانید با تعریف و تمجید از او و نشان دادن علاقه و حمایت، به او کمک کنید تا احساس بهتری نسبت به خود داشته باشد.در ضمن، باید به او نشان دهید که به او اعتماد دارید و به او احترام می‌گذارید.اگر حسادت و عدم اعتماد در رابطه شما به یک مشکل جدی تبدیل شده است، مراجعه به یک متخصص می‌تواند کمک کننده باشد.

۹. مشکلات حل نشده گذشته

مسائل و مشکلات حل نشده از گذشته، چه مربوط به رابطه فعلی باشد و چه روابط قبلی، می‌توانند به طور ناخودآگاه بر رفتار ما تاثیر بگذارند و باعث آسیب رساندن به شریک زندگی شوند.مثلا اگر در گذشته تجربه خیانت داشته‌اید، ممکن است در رابطه فعلی خود به سختی بتوانید به شریک زندگی‌تان اعتماد کنید و دائما نگران خیانت باشید.این نگرانی می‌تواند منجر به رفتارهای کنترل‌کننده، اتهام‌زنی، یا بدبینی شود که به رابطه آسیب می‌زند.برای حل این مشکل، لازم است که به گذشته خود نگاهی دقیق‌تر بیندازید و سعی کنید تا احساسات و تجربیات خود را پردازش کنید.

در ضمن، باید با شریک زندگی خود در مورد تجربیات گذشته خود صحبت کنید و او را از نگرانی‌های خود آگاه کنید.

این کار می‌تواند به او کمک کند تا شما را بهتر درک کند و با رفتارهای شما همدلی بیشتری داشته باشد.

۱۰. عدم همدلی و درک

عدم همدلی و ناتوانی در درک احساسات و دیدگاه‌های شریک زندگی، می‌تواند منجر به رفتارهایی شود که به او آسیب می‌رساند.وقتی نمی‌توانیم خود را جای طرف مقابل بگذاریم، ممکن است ناخواسته او را آزار دهیم.مثلا اگر شریک زندگی‌تان به دلیل یک مشکل در محل کار ناراحت است، ممکن است با بی‌توجهی به این موضوع یا دادن نصیحت‌های غیرضروری، او را بیشتر آزار دهید.همدلی به معنای توانایی درک احساسات و دیدگاه‌های دیگران است.این توانایی به ما کمک می‌کند تا با دیگران ارتباط بهتری برقرار کنیم و از آسیب رساندن به آنها جلوگیری کنیم.

برای افزایش همدلی، می‌توانید سعی کنید به حرف‌های شریک زندگی خود با دقت گوش دهید و سعی کنید احساسات او را درک کنید.

نشان دادن همدلی به شریک زندگی‌تان، به او کمک می‌کند تا احساس کند که درک می‌شود و مورد حمایت قرار می‌گیرد.این احساس می‌تواند به تقویت رابطه شما کمک کند و از بروز درگیری‌ها جلوگیری کند.

۱۱. کمبود مهارت‌های حل مسئله

ناتوانی در حل مسائل و اختلافات به شکل سازنده، می‌تواند منجر به تشدید درگیری‌ها و آسیب رساندن به رابطه شود. وقتی نمی‌توانیم با هم به توافق برسیم، ممکن است به رفتارهای تهاجمی یا منفعلانه متوسل شویم. مثلا زوجی که نمی‌توانند در مورد نحوه تقسیم وظایف خانه به توافق برسند، ممکن است دائما با یکدیگر دعوا کنند و به یکدیگر بی‌احترامی کنند. مهارت‌های حل مسئله شامل شناسایی مشکل، ارائه راه حل‌های مختلف، ارزیابی راه حل‌ها، انتخاب بهترین راه حل، و اجرای آن است. در ضمن، باید در هنگام حل مسئله، به احساسات و نیازهای شریک زندگی خود توجه کنید و سعی کنید به یک راه حل مشترک برسید که برای هر دو طرف قابل قبول باشد.

۱۲. عدم پذیرش مسئولیت

عدم پذیرش مسئولیت اشتباهات و رفتارهای آسیب‌زننده، می‌تواند به رابطه آسیب جدی وارد کند.وقتی نمی‌توانیم مسئولیت کارهای خود را بپذیریم، از یادگیری و رشد باز می‌مانیم و از تکرار اشتباهات جلوگیری نمی‌کنیم.مثلا فردی که همیشه تقصیرات را به گردن شریک زندگی‌اش می‌اندازد و از عذرخواهی کردن خودداری می‌کند، در واقع دارد از پذیرش مسئولیت رفتارهای خود فرار می‌کند.پذیرش مسئولیت به معنای قبول کردن این است که شما در ایجاد مشکلات نقش داشته‌اید و آماده‌اید تا برای جبران آن تلاش کنید.پذیرش مسئولیت نیازمند شجاعت و صداقت است.

شما باید بتوانید به خودتان و به شریک زندگی‌تان اعتراف کنید که اشتباه کرده‌اید و قصد دارید تا از آن درس بگیرید.

وقتی مسئولیت اشتباهات خود را می‌پذیرید، به شریک زندگی‌تان نشان می‌دهید که به او احترام می‌گذارید و ارزش رابطه را می‌دانید.این کار می‌تواند به ترمیم رابطه و تقویت اعتماد کمک کند.

۱۳. مقایسه با دیگران

مقایسه رابطه خود با روابط دیگران، یا مقایسه شریک زندگی خود با افراد دیگر، می‌تواند منجر به نارضایتی و آسیب رساندن به رابطه شود.هر رابطه‌ای منحصر به فرد است و نباید بر اساس استانداردهای دیگران سنجیده شود.مثلا فردی که دائما رابطه خود را با روابط کاملا مطلوبی که در شبکه‌های اجتماعی می‌بیند مقایسه می‌کند، ممکن است احساس نارضایتی کند و به دنبال کمبودهایی در رابطه خود بگردد.این مقایسه‌ها می‌تواند منجر به انتقاد، سرزنش، یا نادیده گرفتن جنبه‌های مثبت رابطه شود که به رابطه آسیب می‌زند.به جای مقایسه، سعی کنید روی نقاط قوت رابطه خود تمرکز کنید و از ویژگی‌های منحصر به فرد شریک زندگی خود قدردانی کنید.

به جای تلاش برای رسیدن به یک رابطه کاملا مطلوب، سعی کنید رابطه خود را بهبود بخشید و با شریک زندگی خود یک رابطه سالم و پایدار بسازید.

۱۴. بی‌توجهی به نیازهای جنسی

بهبود روابط زناشویی بی‌توجهی به نیازهای جنسی شریک زندگی، می‌تواند منجر به نارضایتی، احساس طردشدگی، و کاهش صمیمیت در رابطه شود. رابطه جنسی سالم، یکی از ارکان مهم یک رابطه عاشقانه است. اگر یکی از طرفین احساس کند که نیازهای جنسی او نادیده گرفته می‌شود، ممکن است احساس کند که مورد علاقه و ارزشمند نیست. صحبت کردن با صداقت در مورد نیازهای جنسی و تلاش برای برآورده کردن آنها، می‌تواند به تقویت رابطه و افزایش صمیمیت کمک کند. اگر در مورد رابطه جنسی خود با مشکل مواجه هستید، می‌توانید از یک متخصص رابطه زناشویی‌تراپی کمک بگیرید.

۱۵. قربانی کردن خود برای رابطه

قربانی کردن بیش از حد نیازها، خواسته‌ها و هویت خود برای حفظ رابطه، می‌تواند منجر به خشم، سرخوردگی و آسیب رساندن ناخودآگاه به رابطه شود. یک رابطه سالم نیازمند تعادل بین نیازهای فردی و نیازهای مشترک است. فردی که دائما نیازهای خود را نادیده می‌گیرد و سعی می‌کند تا فقط رضایت شریک زندگی‌اش را جلب کند، در واقع دارد به خود و رابطه آسیب می‌زند. این فرد ممکن است احساس کند که هویت خود را از دست داده است و دیگر نمی‌داند که چه کسی است و چه می‌خواهد. برای داشتن یک رابطه سالم، باید به نیازهای خود نیز اهمیت بدهید و برای برآورده کردن آنها تلاش کنید. در ضمن، باید به شریک زندگی خود اجازه دهید تا خودش باشد و نیازی نیست که سعی کنید او را تغییر دهید.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا