چرا گاهی در روابط احساس میکنیم که گم شدهایم؟
تا به حال در یک رابطه احساس کردهاید که بخشی از وجودتان را جا گذاشتهاید؟ انگار در جریان خواستهها و نیازهای طرف مقابل، خودتان و هویتتان را گم کردهاید؟ این احساس گمشدگی در روابط، تجربهای ناخوشایند و متداول است که میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. در این پست، به بررسی 16 نکته میپردازیم که میتوانند توضیح دهند چرا گاهی در روابط احساس میکنیم که خودمان را گم کردهایم:
- ✅
اولویت دادن بیش از حد به نیازهای طرف مقابل:
وقتی تمام تمرکزتان بر راضی نگه داشتن شریک عاطفیتان باشد، ممکن است نیازهای خودتان را نادیده بگیرید. - ✅
ترس از طرد شدن:
ترس از دست دادن رابطه میتواند باعث شود که از ابراز نظرات و خواستههایتان خودداری کنید. - ✅
عدم شناخت کافی از خود:
اگر به درستی ندانید چه کسی هستید و چه میخواهید، به راحتی تحت تاثیر نظرات دیگران قرار میگیرید. - ✅
تغییر هویت برای جلب رضایت:
تلاش برای تبدیل شدن به شخصی که فکر میکنید طرف مقابل میخواهد، شما را از خود واقعیتان دور میکند. - ✅
مقایسه خود با دیگران:
مقایسه مداوم رابطه و خودتان با دیگران، میتواند احساس ناامنی و کمبود ایجاد کند. - ✅
عدم استقلال:
وابسته بودن بیش از حد به طرف مقابل، باعث میشود که هویت و استقلال خود را از دست بدهید. - ✅
نادیده گرفتن ارزشهای شخصی:
وقتی ارزشهای شما با ارزشهای طرف مقابل در تضاد باشد، ممکن است برای حفظ رابطه مجبور شوید ارزشهای خود را نادیده بگیرید. - ✅
فشار اجتماعی:
انتظارات و فشارهای اجتماعی میتوانند شما را مجبور کنند که رفتارهایی داشته باشید که با هویت واقعیتان سازگار نیستند. - ✅
عدم ارتباط موثر:
ناتوانی در بیان احساسات و نیازها، باعث میشود که در رابطه شنیده نشوید و احساس گمشدگی کنید. - ✅
گذشتهی آسیبزا:
تجربیات آسیبزای گذشته میتوانند باعث شوند که در روابط فعلی خود احساس ناامنی و گمشدگی کنید. - ✅
کاملا مطلوبسازی رابطه:
داشتن انتظارات غیرواقعی از رابطه میتواند منجر به ناامیدی و احساس نارضایتی شود. - ✅
نادیده گرفتن سرگرمیها و علایق شخصی:
وقتی تمام وقت و انرژی خود را صرف رابطه میکنید، ممکن است سرگرمیها و علایق خود را فراموش کنید.

- ✅
فشار برای سازگاری:
احساس فشار برای سازگاری با خانواده یا دوستان طرف مقابل، میتواند باعث شود که هویت خود را تغییر دهید. - ✅
عدم حمایت متقابل:
وقتی در رابطه احساس حمایت و درک نمیکنید، ممکن است احساس تنهایی و گمشدگی کنید. - ✅
عدم وجود فضای شخصی:
نداشتن زمان و فضایی برای تنهایی و رسیدگی به خود، میتواند باعث شود که احساس کنید در رابطه خفه شدهاید.
این عوامل به تنهایی یا در ترکیب با یکدیگر میتوانند باعث شوند که در روابط خود احساس گمشدگی کنیم. شناخت این عوامل، اولین قدم برای بازیابی هویت و ایجاد یک رابطه سالم و پایدار است. باید در رابطه به خودتان وفادار بمانید و از ابراز نظرات و خواستههایتان نترسید.
1. فراموش کردن نیازهای شخصی
یکی از دلایل اصلی احساس گمشدگی در روابط، فراموش کردن نیازها و خواستههای شخصی است. وقتی تمام تمرکز خود را بر روی خوشحال کردن طرف مقابل میگذاریم، ممکن است از آنچه برای خودمان مهم است، غافل شویم. به عبارت دیگر، نیازهای عاطفی، فیزیکی، و ذهنی خود را نادیده میگیریم و به مرور زمان، احساس میکنیم که هویت مستقلی نداریم. به این فکر کنید که چه چیزهایی به شما انرژی میدهند، چه فعالیتهایی را دوست دارید انجام دهید، و چه اهدافی دارید. آیا هنوز به آنها اهمیت میدهید؟ اگر پاسخ منفی است، احتمالا در حال از دست دادن بخشی از خودتان هستید. زیرا شما را فردی جذابتر، پویاتر، و با اعتماد به نفس بیشتر نشان میدهد. پس وقت بگذارید و به نیازهای خود توجه کنید.
2. نداشتن مرزهای مشخص
مرزهای مشخص در یک رابطه، خطوطی هستند که نشان میدهند چه رفتارهایی قابل قبول هستند و چه رفتارهایی نیستند. نداشتن این مرزها میتواند منجر به سوء استفاده و احساس ناخوشایند شود. وقتی مرزهای مشخصی ندارید، ممکن است به راحتی تحت تاثیر خواستهها و نیازهای طرف مقابل قرار بگیرید و نتوانید “نه” بگویید. این موضوع میتواند منجر به فرسودگی عاطفی و احساس خشم و نارضایتی شود. برای ایجاد مرزهای مشخص، ابتدا باید بدانید که چه چیزهایی برای شما مهم هستند و چه چیزهایی را نمیتوانید تحمل کنید. سپس باید این مرزها را به طور واضح و محترمانه به طرف مقابل اطلاع دهید. و به سلامت رابطه کمک میکند.
3. تلاش برای تغییر دادن طرف مقابل
تلاش برای تغییر دادن طرف مقابل، یکی از رایجترین دلایل بروز مشکل در روابط است. وقتی فکر میکنیم که میتوانیم فرد دیگری را به آن چیزی که میخواهیم تبدیل کنیم، در واقع در حال انکار هویت و شخصیت او هستیم. این تلاش نه تنها بیفایده است، بلکه میتواند منجر به احساس ناامیدی، خشم، و بیارزشی در هر دو طرف شود. به جای تلاش برای تغییر دادن طرف مقابل، سعی کنید او را همانطور که هست بپذیرید. اگر نمیتوانید با ویژگیهای اصلی او کنار بیایید، شاید این رابطه مناسب شما نباشد. تمرکز خود را بر روی پذیرش و عشق ورزیدن به طرف مقابل، به جای تلاش برای تغییر او بگذارید. این کار، هم به شما و هم به رابطه کمک میکند.
4. نادیده گرفتن احساسات خود
نادیده گرفتن احساسات خود، مانند انکار کردن وجود خود است. وقتی احساسات خود را سرکوب میکنیم، در واقع به خودمان دروغ میگوییم و ارتباطمان با خودمان را قطع میکنیم. این موضوع میتواند منجر به اضطراب، افسردگی، و احساس گمشدگی شود. به احساسات خود توجه کنید و سعی کنید آنها را درک کنید. چرا این احساسات را تجربه میکنید؟ چه چیزی باعث آنها شده است؟ احساسات خود را بپذیرید، حتی اگر ناخوشایند باشند. آنها بخشی از وجود شما هستند و نادیده گرفتن آنها، به معنای نادیده گرفتن بخشی از خودتان است. به آنها گوش دهید.
5. وابستگی بیش از حد به رابطه
وابستگی بیش از حد به رابطه، به این معناست که تمام هویت و ارزش خود را در رابطه میبینیم. وقتی وابسته هستیم، میترسیم که رابطه را از دست بدهیم و به همین دلیل، هر کاری میکنیم تا طرف مقابل را راضی نگه داریم. این موضوع میتواند منجر به از دست دادن استقلال و احساس کنترل نشدن بر زندگی خود شود. برای رهایی از وابستگی، باید بر روی خودتان تمرکز کنید. به دنبال علایق و سرگرمیهای جدید باشید، با دوستان خود وقت بگذرانید، و اهداف شخصی خود را دنبال کنید. با داشتن یک زندگی پربار و مستقل، میتوانید از رابطه خود لذت بیشتری ببرید و احساس گمشدگی نکنید. ارزش خود را در یابید و به خودتان اهمیت دهید. شما لایق بهترین ها هستید.
6. ارتباط ضعیف با دوستان و خانواده
قطع ارتباط با دوستان و خانواده، مخصوصا در ابتدای یک رابطه عاشقانه، یک اشتباه رایج است. دوستان و خانواده، منبع مهمی از حمایت عاطفی و دیدگاههای مختلف هستند.
وقتی از آنها دور میشویم، ممکن است دیدگاه خود را از دست بدهیم و بیش از حد تحت تاثیر رابطه قرار بگیریم. سعی کنید ارتباط خود را با دوستان و خانواده حفظ کنید. با آنها وقت بگذرانید، با آنها صحبت کنید، و از آنها کمک بگیرید. ارزش این روابط را بدانید. آنها گنجینه هایی ارزشمند هستند.
7. نداشتن اهداف مشترک
نداشتن اهداف مشترک، میتواند منجر به احساس جدایی و بیهویتی در رابطه شود. وقتی هیچ هدف مشترکی با طرف مقابل نداریم، ممکن است احساس کنیم که در دو مسیر جداگانه قدم برمیداریم. در مورد اهداف خود با طرف مقابل صحبت کنید و سعی کنید اهداف مشترکی پیدا کنید. این اهداف میتوانند شامل سفر کردن، خرید خانه، یا حتی یادگیری یک مهارت جدید باشند. در غیر این صورت، ممکن است یکی از طرفین احساس کند که مجبور است به خاطر دیگری، از اهداف خود دست بکشد. اهداف مشترک، پلی به سوی آینده ای روشن تر هستند. آنها رابطه را تقویت می کنند.
8. سکوت در برابر مشکلات
سکوت در برابر مشکلات، مانند پنهان کردن یک بیماری است. وقتی مشکلات را نادیده میگیریم، آنها به مرور زمان بزرگتر میشوند و رابطه را مسموم میکنند. به جای سکوت کردن، در مورد مشکلات خود با طرف مقابل صحبت کنید. سعی کنید به طور با صداقت و محترمانه، احساسات و نگرانیهای خود را بیان کنید. اگر نمیتوانید به تنهایی مشکلات خود را حل کنید، از یک مشاور کمک بگیرید. سکوت، سم رابطه است. صحبت کردن، کلید حل مشکلات است. باهم حرف بزنید تا باهم رشد کنید. رابطه ی سالم نیازمند ارتباط سالم است.
9. مقایسه رابطه خود با دیگران
مقایسه رابطه خود با روابط دیگران، یک دام خطرناک است. هر رابطهای منحصر به فرد است و شرایط خاص خود را دارد. مقایسه کردن، باعث میشود تا بر روی نداشتههای خود تمرکز کنیم و از داشتههای خود غافل شویم. به جای مقایسه کردن، بر روی نقاط قوت رابطه خود تمرکز کنید و سعی کنید آنها را تقویت کنید. به جای تمرکز بر روی کمبودها، بر روی عشق و احترامی که در رابطه وجود دارد، تمرکز کنید. رابطه خود را با هیچکس جز خودتان مقایسه نکنید. شما بهترین رابطه را دارید چون مال شماست. قدردان آن باشید.
10. از دست دادن سرگرمیها و علایق شخصی
وقتی تمام وقت و انرژی خود را صرف رابطه میکنیم، ممکن است از سرگرمیها و علایق شخصی خود غافل شویم. این موضوع میتواند منجر به احساس یکنواختی و بیحوصلگی شود. زمانی را برای انجام فعالیتهایی که از آنها لذت میبرید، اختصاص دهید. به کلاسهای هنری بروید، ورزش کنید، کتاب بخوانید، یا هر کار دیگری که به شما انرژی میدهد. به خودتان هدیه دهید و دوباره سرگرمی هایتان را پیدا کنید. شادی خود را در چیزهای کوچک بیابید.
زندگیتان را پر از رنگ کنید.
11. عدم استقلال مالی
عدم استقلال مالی، میتواند منجر به احساس وابستگی و کنترل نشدن بر زندگی خود شود. وقتی از نظر مالی به طرف مقابل وابسته هستیم، ممکن است احساس کنیم که مجبوریم به خاطر پول، رفتارهایی را تحمل کنیم که برایمان ناخوشایند هستند. قدرت خود را در دستان خود داشته باشید. استقلال مالی، کلید آزادی است. به آینده خود سرمایه گذاری کنید.
12. انتظارات غیر واقعی از رابطه
داشتن انتظارات غیر واقعی از رابطه، مانند داشتن یک رویای دست نیافتنی است. وقتی انتظار داریم که رابطه ما همیشه عالی باشد و هیچ مشکلی نداشته باشد، در واقع خودمان را برای ناامیدی آماده میکنیم. واقعیت را بپذیرید و از رابطه خود لذت ببرید. انتظارات بالا، زمینه ساز ناامیدی است. با دید باز به رابطه نگاه کنید.
13. عدم قدردانی از یکدیگر
عدم قدردانی از یکدیگر، مانند فراموش کردن اهمیت یک هدیه است. وقتی از طرف مقابل قدردانی نمیکنیم، ممکن است او احساس کند که تلاشهایش نادیده گرفته میشود و ارزشی ندارد. سعی کنید به طور مرتب از طرف مقابل قدردانی کنید. به او بگویید که چقدر برایتان مهم است و چقدر از حضورش در زندگی خود خوشحال هستید. قدردانی، نه تنها رابطه را تقویت میکند، بلکه باعث میشود تا هر دو طرف احساس شادی و رضایت بیشتری داشته باشند. سپاسگزاری، کلید خوشبختی است. قدردان داشته هایتان باشید. لبخند بزنید و سپاسگزار باشید.
14. کمبود صمیمیت عاطفی
صمیمیت عاطفی، به معنای احساس نزدیکی، اعتماد، و درک متقابل است. کمبود صمیمیت عاطفی، میتواند منجر به احساس تنهایی و جدایی در رابطه شود. برای افزایش صمیمیت عاطفی، سعی کنید با طرف مقابل صادق و رو راست باشید. در مورد احساسات، ترسها، و امیدهای خود با او صحبت کنید. به حرفهای او با دقت گوش دهید و سعی کنید او را درک کنید. صمیمیت عاطفی، رابطه را عمیقتر و پایدارتر میکند. قلب هایتان را به روی یکدیگر بگشایید. باهم صمیمی باشید و عشق بورزید. صمیمیت، پایه و اساس یک رابطه قوی است.
15. عدم مراقبت از خود
اگر از خودتان مراقبت نکنید، نمی توانید به درستی از رابطه تان مراقبت کنید. مراقبت از خود شامل تغذیه مناسب، ورزش منظم، خواب کافی، و وقت گذاشتن برای آرامش و استراحت است. وقتی از خودتان مراقبت میکنید، انرژی و تمرکز بیشتری برای رابطه دارید و میتوانید بهترین نسخه خود را ارائه دهید. به خودتان اهمیت دهید و به نیازهایتان توجه کنید. خودتان را دوست داشته باشید تا بتوانید دیگران را دوست داشته باشید. مراقب جسم و روح خود باشید.
16. فقدان بازی و سرگرمی در رابطه
جدی بودن بیش از حد در یک رابطه میتواند باعث خستگی و کسالت شود. بازی و سرگرمی به ایجاد فضایی شاد و مفرح کمک می کند و به شما اجازه می دهد تا با جنبه های کودکانه و خلاقانه یکدیگر ارتباط برقرار کنید. فعالیت هایی را پیدا کنید که هر دو از آن لذت می برید، مانند بازی های رومیزی، تماشای فیلم های خنده دار، یا رفتن به سفر های کوتاه. بازی و سرگرمی به حفظ شور و اشتیاق در رابطه کمک می کند و از یکنواختی جلوگیری می کند. کودک درون خود را زنده نگه دارید. با هم بخندید و شاد باشید. زندگی را جدی نگیرید.






